مقاله پژوهشی
زهرا باباپور؛ علی اصغر باباصفری
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، صفحه 7-18
چکیده
چکیده نوستالژی، یادآوری خاطرات شیرین روزهایی است که رفته اند و دیگر برنمی گردند. نوستالژی یا غم غربت، احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته دلپذیر و همراه با حالت حسرت و دلتنگی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزله یک احساس عمومی در همه افراد وجود دارد. همواره انسان در تلاش است تا برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود، جایگزینی پیدا ...
بیشتر
چکیده نوستالژی، یادآوری خاطرات شیرین روزهایی است که رفته اند و دیگر برنمی گردند. نوستالژی یا غم غربت، احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته دلپذیر و همراه با حالت حسرت و دلتنگی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزله یک احساس عمومی در همه افراد وجود دارد. همواره انسان در تلاش است تا برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود، جایگزینی پیدا کند او مطلوبش را گاه با پناه بردن به گذشته و گاه با رویای آینده جستجو می کند موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفۀ قوی منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در بهار شده است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته، در شعر بهار می پردازد. از آنجا که بهار شاعر مردمی و وطن پرستی است ، بیشتر نوستالژی های او را وطن ، سیاست ، آزادیخواهی ، زندان و تبعید در بر می گیرد.حسرت نابودی ارزش های اخلاقی وحسرت گذشته درخشان ایران نیز ازمصادیق برجسته نوستالژی شعر بهار است.
مقاله پژوهشی
شیما فاضلی؛ منوچهر جوکار؛ نصراله امامی
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، صفحه 19-30
چکیده
ابلیس در اندیشه و آثار سعدی پرداختن به عرفان و تصوف به طور خاص و توجه به دانشهای قرآنی به طور عام از رویکردهای مهم و رایج شاعران در روزگار سعدی است. این رویکرد به گستردگی و البته با نگرش خاص سعدی، در کلیات او نمودی آشکار دارد. در کنار موضوعات گوناگون حوزهی دین و عرفان، پرداختن به ابلیس و مضامین داستانی مربوط به آن یکی از موارد پربسامد ...
بیشتر
ابلیس در اندیشه و آثار سعدی پرداختن به عرفان و تصوف به طور خاص و توجه به دانشهای قرآنی به طور عام از رویکردهای مهم و رایج شاعران در روزگار سعدی است. این رویکرد به گستردگی و البته با نگرش خاص سعدی، در کلیات او نمودی آشکار دارد. در کنار موضوعات گوناگون حوزهی دین و عرفان، پرداختن به ابلیس و مضامین داستانی مربوط به آن یکی از موارد پربسامد در نزد شاعران عارف یا عرفانگرای سبک عراقی است که در کلیات سعدی نیز به فراوانی کاربرد یافته است. با توجه به ویژگیهای خاص عرفان در شعر و اندیشهی سعدی که تا حدودی شخصی است در این مقاله نشان دادهایم که سعدی از سه منظر ایرانی، عرفانی و دینی به موضوع ابلیس نگریسته اما در این حوزه، نگاه او بیشتر متأثر از دیدگاه ایرانی است. کلیدواژهها: آثار سعدی، اندیشههای عرفانی، دیو و ابلیس. کلیدواژهها: آثار سعدی، اندیشههای عرفانی، دیو و ابلیس.
مقاله پژوهشی
شبنم حاتم پور
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، صفحه 31-46
چکیده
هجوم مغول و ترس مردان از غارت نوامیس، رواج عرفان، تفکر بی-ارزش بودن زنان و پیدا شدن معشوق ترک در جامعۀ ایران عواملی هستند که جایگاه اجتماعی زن را در عصر سعدی مهم و پیچیده کرده است. در چنین شرایطی سعدی به عنوان شاعری مردمی به انعکاس جامعۀ زمان خود در آثارش میپردازد و زن در مقام معشوق، غزلیات او را تازگی و طراوتی بینظیر میبخشد. در ...
بیشتر
هجوم مغول و ترس مردان از غارت نوامیس، رواج عرفان، تفکر بی-ارزش بودن زنان و پیدا شدن معشوق ترک در جامعۀ ایران عواملی هستند که جایگاه اجتماعی زن را در عصر سعدی مهم و پیچیده کرده است. در چنین شرایطی سعدی به عنوان شاعری مردمی به انعکاس جامعۀ زمان خود در آثارش میپردازد و زن در مقام معشوق، غزلیات او را تازگی و طراوتی بینظیر میبخشد. در غزلیات و رباعیات عاشقانۀ او معشوق چه از نوع روحانی یا زمینی، شاهد یا معشوق ترک، مضمونی است که بسیار تکرار میشود. در یافتهها مشخص شد وصف معشوق و شیوۀ مخاطب قرار دادن او در رباعی که خاستگاهی مردمی و ریشه در فهلویات دارد، منزلت اجتماعی پایین وی را نشان میدهد و در غزلیات شیوۀ وصف و خطاب معشوق، منزلت اجتماعی بالای او را اثبات میکند. پس از تحلیل یافتهها با روش تحلیل محتوا، نتایج پژوهش نشان داد سعدی در غزلیات با وصف معشوق و بهرهگیری از عناصر مربوط به زندگی طبقات اجتماعی بالا مانند سرو، باغ، بوستان، زیور و پیرایه، سخنرانی و سخنگویی، معشوق مهتر را می-ستاید در حالی که در رباعیات این عناصر دیده نمیشوند. در خطاب نیز با شاخصهای منادا قرار دادن، اکرام و بزرگداشت، اظهار تواضع و اعزاز در کاربرد فعل، معشوقی با منزلت اجتماعی بالا را مورد خطاب قرار میدهد. حال آن که این عناصر در رباعیات نشان میدهد شاعر در این قالب معشوقی کهتر و فروتر را مورد خطاب قرار داده است.
مقاله پژوهشی
رضا سمیع زاده؛ سجاد خجسته گزافرودی
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، صفحه 47-56
چکیده
یکی از مهمترین مسائل در حماسه و عرفان، مضامین یا مؤلفههای مشترکی است که در این دو وجود دارد. تا آنجا که میتوان گفت این مؤلفهها موجب پیوند میان حماسه و عرفان میشوند. یکی از مهمترین این مسائل، سفر قهرمان است؛ قهرمانی که از شخصیتهای اصلی حماسه و عرفان محسوب میشود و در آثار حماسی و عرفانی فارسی جایگاه والایی دارد. او ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل در حماسه و عرفان، مضامین یا مؤلفههای مشترکی است که در این دو وجود دارد. تا آنجا که میتوان گفت این مؤلفهها موجب پیوند میان حماسه و عرفان میشوند. یکی از مهمترین این مسائل، سفر قهرمان است؛ قهرمانی که از شخصیتهای اصلی حماسه و عرفان محسوب میشود و در آثار حماسی و عرفانی فارسی جایگاه والایی دارد. او برای رسیدن به اوج قدرت و مقام والای خویش ابتدا باید خطر کند و با ارادهای استوار دست به سفری طاقتفرسا زند. این سفر که ممکن است دشواریهایی برای قهرمان داشته باشد و او را دچار چالش یا شکست کند، زمینة کمال را برای قهرمان فراهم خواهد ساخت. قهرمانان حماسی و عرفانی در این سفر با مراحلی مواجه خواهند شد که به ترتیب، سخت و سختتر میشوند. یکی از اندیشمندان آمریکایی به نام جوزف کمبل به بررسی ساختاری سفر قهرمان پرداخته و معتقد است که قهرمان خواه ناخواه باید مراحلی یکسان از سفر را طی کند. جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهرة خویش به بررسی ساختاری سفر قهرمان میپردازد. کمبل در این کتاب، برای قهرمان سه مرحلة مشترک و یکسان قائل شده است. این پژوهش به شیوة توصیفی– تحلیلی مبتنی بر رویکرد تحلیل ساختگرایانه با تکیه بر روش نظری سفر قهرمان جوزف کمبل میکوشد تا به این فرضیه که قهرمانان حماسی و عرفانی در سفر خویش مراحلی یکسان را طی میکنند دست یابد.
مقاله پژوهشی
رسول حیدری
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، صفحه 57-68
چکیده
چکیده: شهریار شاعریست دو زبانه که آثار موفقی را در هر دو زبان عرضه کرده است، به طوری که ستایشگران شعر ترکی او کم از طرفداران شعر فارسی او نیستند. دیدگاههای شاعری که با ظرایف هر دو زبان آشنایی دارد و تسلط خود را در هر دو زبان نشان داده، حائز اهمیت است؛ شهریار شعر ترکی را از نظر قدرت توصیف بخصوص توصیفات طبیعی می ستاید، همچنین از نظر قابلیتهای ...
بیشتر
چکیده: شهریار شاعریست دو زبانه که آثار موفقی را در هر دو زبان عرضه کرده است، به طوری که ستایشگران شعر ترکی او کم از طرفداران شعر فارسی او نیستند. دیدگاههای شاعری که با ظرایف هر دو زبان آشنایی دارد و تسلط خود را در هر دو زبان نشان داده، حائز اهمیت است؛ شهریار شعر ترکی را از نظر قدرت توصیف بخصوص توصیفات طبیعی می ستاید، همچنین از نظر قابلیتهای زبانی بر فارسی برتری می دهد. از طرفی انعطاف زبان فارسی را در بیان مفاهیم دقیق عرفانی، همچنین قابلیت این زبان را در استفاده از فنون شاعری بی نظیر می داند. وی ادبیات ترک حوزه قفقاز را در ایجاد تجدّد ادبی در ایران و نیز ورود رمانتیسم در شعر نو تأثیرگذار دانسته و مستنداتی را بیان داشته است که می تواند محل بحث موافقان و مخالفان واقع شود. نقد و تحلیل این موضوعات و موارد دیگری که شهریار به آن پرداخته، کمک شایانی است به شناخت بیشتر شخصیت فکری و ادبی شهریار.
مقاله پژوهشی
سید مسعود دفتریان؛ سید علی اصغر میرباقری فرد؛ مرتضی رشیدی آشجردی
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، صفحه 69-79
چکیده
مثنوی مولانا اثری گرانبهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرحهای زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی ماندهاند. یکی از این شروح، شرح مصطفی بن شعبان سروری از عالمان ...
بیشتر
مثنوی مولانا اثری گرانبهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرحهای زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی ماندهاند. یکی از این شروح، شرح مصطفی بن شعبان سروری از عالمان قرن نهم و دهم هجری است. شرحی که تا به حال تصحیح و معرفی نشده؛ توانسته است اندیشههای مولانا و مشرب فکری او را بیشتر و بهتر و با در نظر گرفتن مشرب فکری خود او به مشتاقانش بشناساند. این شرح توانسته است در بین شروح همطراز خود جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دهد، چرا که تفکّرات مولانا را با توجّه به سنّت اوّل عرفانی تبیین نموده که نزدیکترین سنّت به دیدگاه مولانا است و عمدۀ شارحان مثنوی بدین روش عمل نکردهاند. سروری در این اثر به شرح هر شش دفتر مثنوی پرداخته و تمامی ابیات را مصرع به مصرع شرح کرده است.