زبان و ادبیات فارسی
فریبا شمسی؛ محبوبه خراسانی؛ شهرزاد نیازی
دوره 11، شماره 38 ، اردیبهشت 1400، ، صفحه 20-35
چکیده
قصههای عامیانۀ عاشقانه سرشار از ماجراهایی هستند که با توجه به ساختار روایی و داستانی مناسب، عناصر نمایشی، قابلیت تبدیل به فیلمنامه و پویانمایی را دارند. در این پژوهش که با روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است، عناصر روایی موجود در قصّههای عامیانه و متن منتخب، یعنی قصّههای مشدی گلین خانم یررسی شده است. هدف این پژوهش تبیین ظرفیت ...
بیشتر
قصههای عامیانۀ عاشقانه سرشار از ماجراهایی هستند که با توجه به ساختار روایی و داستانی مناسب، عناصر نمایشی، قابلیت تبدیل به فیلمنامه و پویانمایی را دارند. در این پژوهش که با روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است، عناصر روایی موجود در قصّههای عامیانه و متن منتخب، یعنی قصّههای مشدی گلین خانم یررسی شده است. هدف این پژوهش تبیین ظرفیت پویانمایی قصههای عامیانه ایرانی بوده است. نتیجۀ به دست آمده این است که قصههای مردمی دارای شخصیتها و عناصری فانتزی و خیالی هستند که در صورت پرداختِ درست میتوانند برای ساخت پویانمایی به کار آیند. به منظور تحلیل و تأکید بیشتر، عناصر روایی و نمایشی بر اساس نظریۀ سالیوان، شومر و الکساندر در یک نمونه از این قصهها تحقیق شد و قابلیت این قصهها برای تبدیل به پویانمایی اثبات گردید. همچنین بررسیهای جادو و خیال و ارزش آن برای پویانمایی نشان میدهد که عناصر خیالین فراوان این قصهها، به فیلمنامهنویسان در استفادة بهتر از این گونۀ خاص کمک میکند، ضمن این که میتوان با اقتباس از این قصههایِ غنی از مایههای فرهنگ کهن ایرانی، بین پویانمایی و فرهنگ جامعه نیز ارتباط برقرار کرد.